مسئولیت تهیه و ارائه گزارشات و اطلاعات مالی دقیق در سازمانها
I. مقدمه: ضرورت گزارشگری مالی دقیق
گزارشگری مالی دقیق، صرفاً یک الزام قانونی یا رویهای اداری نیست، بلکه سنگ بنای مدیریت صحیح کسبوکار، اعتماد سرمایهگذاران و ثبات اقتصادی محسوب میشود. این فرآیند، تصویری شفاف از عملکرد و سلامت مالی یک شرکت ارائه میدهد. اهمیت این امر از جنبههای مختلف قابل بررسی است:
نخست، گزارشات مالی دقیق برای تصمیمگیریهای داخلی سازمان حیاتی هستند. مدیریت برای برنامهریزی استراتژیک، تخصیص بهینه منابع و ارزیابی عملکرد بخشهای مختلف، به اطلاعات مالی قابل اتکا نیازمند است.1 بدون دسترسی به چنین اطلاعاتی، تصمیمات مدیریتی ممکن است بر پایهای سست بنا شده و سازمان را از مسیر اهداف خود منحرف سازد.
دوم، ذینفعان خارجی نظیر سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و نهادهای نظارتی، برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه به این گزارشات اتکا میکنند.2 سرمایهگذار برای ارزیابی ریسک و بازده سرمایهگذاری، و اعتباردهنده برای سنجش توان بازپرداخت بدهی، به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی مراجعه میکنند. نهادهای نظارتی نیز از این گزارشات برای حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات بهره میبرند.
سوم، گزارشگری مالی شفاف و دقیق، دسترسی به بازارهای سرمایه را تسهیل کرده و میتواند بر ارزشگذاری شرکت تأثیرگذار باشد.2 شرکتی که سابقهای درخشان در ارائه اطلاعات مالی صحیح دارد، اعتماد بیشتری را جلب نموده و در نتیجه، با هزینه کمتری میتواند منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کند. کیفیت گزارشگری مالی مستقیماً بر هزینه سرمایه شرکت اثر میگذارد؛ گزارشگری ضعیف، ریسک ادراکشده را افزایش داده و منجر به هزینههای استقراض بالاتر یا ارزشگذاری پایینتر سهام میشود. این امر پیامد طبیعی اتکای سرمایهگذاران و وامدهندگان به گزارشات مالی برای ارزیابی ریسک است؛ هرگونه عدم دقت یا شفافیت ناکافی، عدم اطمینان را افزایش داده و این عدم اطمینان به شکل صرف ریسک بالاتر در بازارهای مالی نمود پیدا میکند.2
چهارم، پایبندی به اصول گزارشگری مالی، انطباق با الزامات قانونی و مقرراتی را تضمین کرده و از تحمیل جرائم و خدشهدار شدن اعتبار سازمان جلوگیری میکند.2 استانداردهای حسابداری، مانند استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS)، با هدف ایجاد یک زبان مشترک حسابداری که برای تمامی فعالان بازار در سطح جهانی قابل فهم باشد، تدوین شدهاند.8
در کنار فرآیندهای فنی، فرهنگ گزارشگری اخلاقی که از سطوح بالای سازمان نشأت میگیرد، به اندازه خود فرآیندها حیاتی است. اگرچه کنترلها و رویهها ضروری هستند، اما قضاوت و صداقت انسانی نقش بسزایی ایفا میکنند. اشاره به جلوگیری از تقلب 5 و مسئولیت کلی مدیرعامل 9، نشاندهنده این است که یک "جو اخلاقی" قوی در رأس سازمان، پیشنیاز عملکرد مؤثر هر سیستم گزارشگری است. بدون آن، حتی بهترین سیستمها نیز قابل دور زدن خواهند بود.
مسئولیت تهیه و ارائه گزارشات مالی دقیق، یک مسئولیت مشترک و چندلایه است که بخشهای مختلفی از سازمان، از سطوح عملیاتی تا هیئت مدیره، در آن دخیل هستند. در ادامه این گزارش، به تفصیل به بررسی نقش و مسئولیت هر یک از این اجزا پرداخته خواهد شد.
جدول 1: خلاصهای از مسئولیتهای کلیدی در گزارشگری مالی بر اساس نقش
نقش/واحد مسئول | مسئولیت اصلی در چرخه داده | وظایف و مسئولیتهای کلیدی | تعاملات کلیدی داخلی/خارجی |
دپارتمان حسابداری | تولید، پردازش | ثبت دقیق معاملات، نگهداری دفاتر، تهیه پیشنویس گزارشات اولیه، محاسبات مالیاتی. 1 | مدیریت، کنترلر مالی، سایر واحدها. |
کنترلر مالی | کنترل، پردازش | نظارت بر عملیات حسابداری، طراحی و پایش کنترلهای داخلی، تضمین دقت و انطباق گزارشات با سیاستها، تحلیل واریانس. 6 | دپارتمان حسابداری، مدیر ارشد مالی، حسابرسان داخلی و خارجی. |
مدیر ارشد مالی (CFO) / مدیر مالی | راهبری استراتژیک، نظارت نهایی داخلی | رهبری کل تیم مالی، برنامهریزی استراتژیک مالی، بازبینی نهایی گزارشات، مدیریت ریسک، ارتباط با سرمایهگذاران. 3 | مدیرعامل، هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، کنترلر مالی، سرمایهگذاران، بانکها. |
مدیر عامل (CEO) | مسئولیت نهایی، ایجاد جو اخلاقی | پاسخگویی نهایی به هیئت مدیره و سهامداران، ایجاد فرهنگ صداقت و انطباق، تخصیص منابع کافی به واحد مالی. 9 | هیئت مدیره، مدیر ارشد مالی، سایر مدیران ارشد. |
هیئت مدیره | نظارت عالیه، تصویب نهایی | نظارت بر عملکرد مدیریت و فرآیند گزارشگری، تصویب صورتهای مالی، حصول اطمینان از اثربخشی کنترلهای داخلی. 11 | مدیرعامل، مدیر ارشد مالی، کمیته حسابرسی، حسابرسان خارجی، سهامداران. |
کمیته حسابرسی | نظارت تخصصی، ارتباط با حسابرسان | نظارت دقیق بر فرآیند گزارشگری و کنترلهای داخلی، ارتباط با حسابرسان داخلی و خارجی، ارائه توصیه به هیئت مدیره در مورد صورتهای مالی. 12 | هیئت مدیره، مدیر ارشد مالی، حسابرسان داخلی و خارجی، مدیریت. |
حسابرسان داخلی | ارزیابی، بهبود | ارزیابی کنترلهای داخلی، مدیریت ریسک، انطباق با مقررات؛ ارائه پیشنهاد برای بهبود. 14 | کمیته حسابرسی، مدیریت، دپارتمانهای مختلف. |
حسابرسان مستقل/خارجی | تأیید مستقل | اظهارنظر مستقل در مورد مطلوبیت ارائه صورتهای مالی و انطباق با استانداردها. 11 | کمیته حسابرسی، هیئت مدیره، مدیریت ارشد مالی. |
II. تهیهکنندگان: پایهریزی دقت مالی
الف. دپارتمان حسابداری: هسته مرکزی مدیریت دادههای مالی
دپارتمان حسابداری به مثابه موتورخانه گزارشگری مالی عمل میکند و مسئولیت ثبت دقیق و بهموقع کلیه تراکنشهای مالی و تهیه اولیه صورتهای مالی را بر عهده دارد. وظایف این بخش، شالوده صحت کل فرآیند گزارشگری را تشکیل میدهد.
مسئولیتهای کلیدی دپارتمان حسابداری عبارتند از:
- ثبت معاملات: ثبت موشکافانه و سیستماتیک تمامی رویدادهای مالی سازمان، از جمله فاکتورهای خرید و فروش، دریافتها و پرداختها، حقوق و دستمزد، و سایر معاملات متنوع.1 حسابدار به عنوان نماینده سازمان، مسئول ثبت دقیق تراکنشهای تجاری و گزارش دقیق اطلاعات مالی به مدیریت است.1
- نگهداری دفاتر: مدیریت دفاتر کل و معین، حصول اطمینان از تراز بودن و تطبیق آنها در فواصل زمانی منظم.1 این ارزیابی و اصلاح دفاتر برای اطمینان از صحت و دقت ثبت معاملات ضروری است.
- تهیه گزارشات مالی پایه: تدوین پیشنویس اولیه صورتهای مالی اساسی نظیر ترازنامه، صورت سود و زیان، و صورت جریان وجوه نقد.1 به طور کلی، مسئولیت تهیه گزارشات مالی وظیفه تیم حسابداری آن سازمان میباشد.2
- انطباق مالیاتی: محاسبه و ثبت انواع مالیاتها از جمله مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد.1 این بخش شامل تنظیم لیست حقوق و دستمزد، بیمه تأمین اجتماعی و مالیات حقوقها نیز میشود.16
- مدیریت داراییها و بدهیها: پیگیری حسابهای دریافتنی و پرداختنی، و همچنین مدیریت موجودی کالا.1
- مدیریت نرمافزار: استفاده و مدیریت نرمافزارهای حسابداری به منظور تسهیل در انجام وظایف و ثبت دقیق اطلاعات مالی.1
- مدیریت اسناد: حصول اطمینان از مستندسازی مناسب و بایگانی سوابق مالی، شامل گردآوری اسناد و مدارک مورد نیاز شرکت و اطمینان از صحیح بودن مدارک حسابداری.5
صحت کل زنجیره گزارشگری مالی، اساساً به دقت، صلاحیت و یکپارچگی دپارتمان حسابداری وابسته است. هرگونه خطا یا از قلم افتادگی در این مرحله، صرفنظر از کیفیت نظارت در سطوح بالاتر، به ناچار منجر به ارائه نادرست گزارشات مالی خواهد شد. دپارتمان حسابداری با دادههای خام سروکار دارد و اگر این دادهها به اشتباه ثبت، طبقهبندی یا خلاصهسازی شوند، تمامی تحلیلها، گزارشات و تصمیمات بعدی مبتنی بر این دادهها، مخدوش خواهند بود. تأکید مکرر بر ثبت و تهیه "دقیق" گزارشات در منابع 1، گواهی بر این اهمیت بنیادین است.
پیچیدگی روزافزون معاملات تجاری و استانداردهای حسابداری، نیاز به توسعه حرفهای مستمر برای کارکنان حسابداری را ضروری میسازد. صرف داشتن مهارتهای ورود داده کافی نیست. حسابداران نیازمند "مهارتهای عالی حسابداری" هستند و مسئولیت "انطباق با استانداردهای حسابداری" را بر عهده دارند.1 استانداردهای مدرن، مانند IFRS که در برخی شرکتهای ایرانی نیز کاربرد یافته 8، پیچیده بوده و در حال تحول هستند. بنابراین، آموزش مداوم برای تیم حسابداری جهت انجام صحیح مسئولیتهایشان، امری حیاتی است.
دپارتمان حسابداری اغلب از طریق تفکیک وظایف و فرآیندهای تطبیق، به عنوان یک نقطه کنترل داخلی حیاتی عمل میکند، حتی پیش از آنکه عملکرد یک "کنترلر" به طور رسمی برجسته شود. وظایفی مانند "ارزیابی و اصلاح دفاتر کل و معین" 1 و "پیگیری دریافتها و پرداختها" 1 ذاتاً شامل بررسی متقابل و تطبیق هستند که فعالیتهای کنترل داخلی پایهای محسوب میشوند.
ب. کنترلر مالی: تضمین دقت و کنترلهای داخلی
کنترلر مالی به عنوان یک پل ارتباطی حیاتی بین دپارتمان حسابداری و مدیریت ارشد مالی عمل میکند و تمرکز اصلی وی بر صحت سوابق مالی، استحکام کنترلهای داخلی و انطباق با سیاستهای حسابداری است.
مسئولیتهای کلیدی کنترلر مالی شامل موارد زیر است:
- نظارت بر عملیات حسابداری: سرپرستی فعالیتهای دپارتمان حسابداری.
- طراحی و پایش کنترلهای داخلی: ایجاد، نگهداری و نظارت بر اثربخشی سیستمهای کنترل داخلی به منظور تضمین یکپارچگی دادههای مالی و پیشگیری از تقلب.6 کنترلکنندگان مالی از ابزارهای کنترل درون سازمانی برای حفظ گزارشهای مالی دقیق استفاده میکنند.6
- دقت و بهموقعی گزارشگری مالی: حصول اطمینان از اینکه گزارشات دقیق، بهموقع و مطابق با استانداردهای حسابداری و سیاستهای شرکت تهیه میشوند.6
- اجرای سیاستها: پیادهسازی و اجرای سیاستها و رویههای حسابداری.6
- تحلیل واریانس و تحلیل مالی: تجزیه و تحلیل دادههای مالی، بررسی انحرافات و ارائه بینش به مدیریت.18
- پشتیبانی از بودجهریزی و پیشبینی: اغلب در فرآیند بودجهریزی و پیشبینی مالی مشارکت دارد.
- ارتباط با حسابرسان: تسهیل فرآیندهای حسابرسی داخلی و خارجی.6
یک کنترلر مالی مؤثر، با شناسایی و کاهش پیشگیرانه ضعفهای کنترلی و حصول اطمینان از پایبندی به سیاستها، ریسک تحریف بااهمیت در گزارشات مالی را به طور قابل توجهی کاهش میدهد. تمرکز کنترلر بر کنترلهای داخلی 6 به عنوان یک مکانیسم پیشگیرانه و کشفکننده عمل میکند. با طراحی کنترلهای قوی و نظارت بر عملکرد آنها، کنترلر فرصتهای بروز خطا (غیرعمدی) و تقلب (عمدی) در سیستم گزارشگری مالی را به حداقل میرساند.
نقش کنترلر مالی از یک ناظر صرفاً بر سوابق تاریخی، به نقشی آیندهنگرتر و شریک تجاری در حال تحول است، به ویژه با تأکید بر ارزیابی ریسک و اطلاعرسانی برای تصمیمات مالی. اشاراتی نظیر "کمک به اطلاع رسانی تصمیمات مالی" و "امکان ارزیابی ریسک" 6 نشان میدهد که کنترلر نه تنها دادههای گذشته را بررسی میکند، بلکه در ارائه اطلاعاتی که اقدامات و استراتژیهای آینده را شکل میدهد نیز دخیل است و از یک عملکرد صرفاً انطباقی فراتر میرود.
مسئولیت طراحی، اجرا و نظارت بر سیستمهای کنترل داخلی برای تضمین دقت گزارشات مالی، اغلب بر عهده کنترلر مالی یا نقش مشابهی در سازمان است.18 این کنترلها برای حفظ گزارشگری مالی دقیق، از بین بردن تقلب، کمک به اطلاعرسانی تصمیمات مالی و حصول اطمینان از رعایت مقررات مالی ضروری هستند.6
در سازمانهای کوچکتر، تمایز بین یک حسابدار ارشد و یک کنترلر مالی ممکن است کمرنگ باشد، اما عملکرد کنترل و نظارت دقیق، صرفنظر از عنوان، حیاتی باقی میماند. نکته کلیدی این است که مسئولیتهای مربوط به بررسیهای دقیق صحت، اجرای کنترل و پایبندی به سیاستها 6 همچنان وجود داشته و ضروری هستند.
III. راهبری استراتژیک مالی: نقش مدیریت ارشد
الف. مدیر ارشد مالی (CFO) / مدیر مالی: معمار استراتژی و یکپارچگی مالی
مدیر ارشد مالی (CFO) یا مدیر مالی، مسئولیت نهایی کل عملکرد مالی سازمان را بر عهده دارد و نه تنها صحت و یکپارچگی گزارشگری مالی را تضمین میکند، بلکه استراتژی مالی را با اهداف کلی کسبوکار همسو میسازد.
مسئولیتهای کلیدی مدیر ارشد مالی عبارتند از:
- نظارت بر امور مالی و حسابداری: مدیریت و رهبری تیمهای مالی و حسابداری.3
- تضمین صحت و انطباق: اطمینان از اینکه گزارشات مالی دقیق، بهموقع و مطابق با کلیه استانداردها و مقررات مربوطه تهیه میشوند.3 این شامل نظارت بر تهیه کلیه گزارشهای مالی و اطمینان از صحت و بهموقع بودن آنها است.3
- برنامهریزی استراتژیک مالی: توسعه برنامههای مالی بلندمدت، بودجهها و پیشبینیها.3
- مدیریت ریسک: شناسایی و کاهش ریسکهای مالی.4
- پشتیبانی از تصمیمگیری: ارائه مشاورههای مالی استراتژیک به مدیرعامل و هیئت مدیره.1
- ارتباط با سرمایهگذاران: انتقال عملکرد و استراتژی مالی به سرمایهگذاران و سایر ذینفعان خارجی.3
- مدیریت سرمایه: مدیریت جریان نقدی، نقدینگی و ساختار سرمایه.3
- تبدیل داده به بینش: تبدیل دادههای مالی به تفاسیر معنادار و استراتژیهای عملی.3 یک مدیر ارشد مالی باید تصویر کسبوکار را ترسیم کرده و دادههای مالی را به تفسیرها، روندها و اقدامات معنیدار تبدیل کند.3
یک مدیر ارشد مالی فعال و شایسته، عامل تعیینکننده سلامت مالی شرکت و توانایی آن در عبور از عدم قطعیتهای اقتصادی است. ورودی استراتژیک آنها، که مبتنی بر گزارشگری دقیق است، مستقیماً بر پایداری و رشد شرکت تأثیر میگذارد. نقش CFO فراتر از امضای گزارشات است؛ آنها در "تصمیمگیری استراتژیک مالی" 4 و "مشاوره در زمینه برنامه ریزی بلند مدت تجاری و مالی" 3 دخیل هستند. گزارشات دقیق، پایه و اساس این مشاورههای استراتژیک را تشکیل میدهند.
مسئولیت مدیر ارشد مالی برای "ایجاد و توسعه روابط با مدیریت ارشد و شرکای خارجی و ذینفعان" 3، اهمیت گزارشگری مالی شفاف و معتبر را در ایجاد اعتماد با طرفهای خارجی برجسته میکند. این اعتماد برای تأمین مالی، مشارکتها و اعتبار کلی سازمان حیاتی است. ذینفعان خارجی (سرمایهگذاران، وامدهندگان، تنظیمکنندگان) به شدت به اطلاعات مالی ارائه شده توسط CFO اتکا میکنند. اگر این اطلاعات به طور مداوم دقیق و شفاف باشد، اعتبار کل سازمان را افزایش میدهد.
مدیر ارشد مالی به عنوان قهرمان اصلی داخلی برای سیستمهای گزارشگری مالی قوی و شیوههای اخلاقی عمل میکند و جو حاکم بر کل سازمان مالی را تعیین مینماید. تعهد آنها به دقت و اخلاق در سراسر تیم نفوذ خواهد کرد. وظایف مدیر ارشد مالی شامل مدیریت نظامهای گزارشدهی مالی و اطمینان از ارائه صحیح گزارشهای مالی مطابق با مقررات است.4 در شرکتهای مختلف ایرانی، از تولیدی و بازرگانی گرفته تا شهرداریها، نقش مدیر مالی بر تهیه گزارشات دقیق، پیشبینی و مشاوره استراتژیک تأکید دارد.19
ب. مدیر عامل (CEO): مسئولیت کلی و جو اخلاقی سازمان
در حالی که مدیر ارشد مالی نظارت مستقیم بر گزارشگری مالی دارد، مدیر عامل مسئولیت نهایی تمامی جنبههای عملیات شرکت، از جمله یکپارچگی صورتهای مالی و ایجاد جو اخلاقی را بر عهده دارد.
مسئولیتهای کلیدی مدیر عامل عبارتند از:
- مسئولیت نهایی: پاسخگویی به هیئت مدیره و سهامداران در قبال عملکرد شرکت و صحت گزارشگری مالی آن.
- ایجاد "جو اخلاقی در رأس سازمان": پرورش فرهنگ یکپارچگی، اخلاق و انطباق در سراسر سازمان، که برای گزارشگری مالی قابل اتکا حیاتی است.
- تأمین منابع کافی: فراهم آوردن منابع لازم (پرسنل، فناوری، آموزش) برای واحدهای مالی و حسابداری جهت انجام مؤثر وظایفشان.
- نظارت استراتژیک: در حالی که برای جزئیات مالی به مدیر ارشد مالی اتکا میکند، مدیر عامل باید محرکها و ریسکهای کلیدی مالی را درک نماید.
- تأیید صورتهای مالی: در بسیاری از حوزههای قضایی (و به طور ضمنی از طریق مسئولیت نهایی)، ممکن است از مدیران عامل خواسته شود که شخصاً صحت صورتهای مالی را تأیید کنند.
مدیرعامل، چه عضو هیئت مدیره باشد و چه نباشد، مسئولیتهایی در قبال شرکت و اشخاص ثالث دارد.9 اگرچه مدیر ارشد مالی توصیههای استراتژیک به مدیرعامل ارائه میدهد 3، این امر نشاندهنده آن است که مدیرعامل یکی از دریافتکنندگان و استفادهکنندگان کلیدی اطلاعات مالی برای تصمیمات استراتژیک است و بنابراین به صحت آن علاقهمند است.
تعهد آشکار مدیر عامل به رفتار اخلاقی و گزارشگری دقیق، به طور قابل توجهی بر رفتار همه کارکنان، از جمله کارکنان واحد مالی، تأثیر میگذارد. "جو ضعیف در رأس سازمان" میتواند حتی پیچیدهترین سیستمهای کنترلی را تضعیف کند. کارکنان برای الگوبرداری از رفتار قابل قبول به رهبری نگاه میکنند. اگر مدیر عامل به گونهای عمل کند که منافع کوتاهمدت را بر گزارشگری اخلاقی ترجیح دهد یا تیم مالی را برای "مدیریت" سود تحت فشار قرار دهد، این امر محیطی را ایجاد میکند که در آن گزارشگری نادرست محتملتر میشود.
مسئولیت مدیر عامل به حصول اطمینان از اینکه ساختار سازمانی و کانالهای ارتباطی داخلی از گزارشگری مالی دقیق حمایت میکنند و مانع آن نمیشوند، گسترش مییابد. این شامل ایجاد محیطی است که در آن نگرانیها بدون ترس از تلافی قابل طرح باشند. گزارشگری دقیق مستلزم جریان آزاد و صادقانه اطلاعات است.
اگرچه به طور صریح به عنوان "تهیهکننده" ذکر نشده است، اما بررسی و پرسشگری مدیر عامل از گزارشات مالی قبل از نهایی شدن آنها، میتواند به عنوان یک کنترل سطح بالا و آزمونی برای قابل فهم بودن و معقول بودن آنها عمل کند. مدیر عامل به عنوان کاربر اصلی اطلاعات مالی برای تصمیمات استراتژیک 3، گزارشات را بررسی کرده، سؤالات دقیقی مطرح نموده و مفروضات را به چالش میکشد. این فرآیند میتواند ناسازگاریها یا زمینههایی که نیاز به توضیح بیشتر دارند را آشکار سازد و به طور غیرمستقیم به صحت خروجی نهایی کمک کند.
IV. نظارت عالیه: سازوکارهای راهبری شرکتی
الف. هیئت مدیره: وظیفه امانتداری و تصویب نهایی
هیئت مدیره وظیفه امانتداری نهایی در قبال سهامداران برای راهبری کلی شرکت، از جمله نظارت بر یکپارچگی فرآیند گزارشگری مالی و تصویب صورتهای مالی را بر عهده دارد.
مسئولیتهای کلیدی هیئت مدیره عبارتند از:
- نظارت کلی: سرپرستی نحوه اداره کسبوکار توسط مدیریت، شامل فرآیند گزارشگری مالی.21
- تضمین یکپارچگی: اتخاذ تدابیر لازم برای حصول اطمینان از یکپارچگی، صحت و قابلیت اتکای صورتهای مالی شرکت.11
- تصویب صورتهای مالی: بررسی و تصویب رسمی صورتهای مالی سالانه (و اغلب میاندورهای) پیش از انتشار برای سهامداران و نهادهای نظارتی.9
- نظارت بر کنترلهای داخلی: حصول اطمینان از اینکه مدیریت، سیستم مؤثری از کنترلهای داخلی بر گزارشگری مالی را ایجاد و حفظ کرده است.12
- انتصاب حسابرسان خارجی: معمولاً مسئول انتصاب، تعیین حقالزحمه و نظارت بر کار حسابرسان خارجی است (اغلب این وظیفه به کمیته حسابرسی تفویض میشود).
- تعیین جهتگیری استراتژیک: اگرچه مستقیماً گزارشات را تهیه نمیکنند، اما تصمیمات استراتژیک آنها بر نتایج مالی و گزارشگری تأثیر میگذارد.21
طبق استانداردهای حسابرسی، گزارش حسابرس باید شامل بخشی با عنوان "مسئولیتهای هیئتمدیره (یا ارکان مشابه آن) در قبال صورتهای مالی" باشد، که عموماً این مسئولیت بر عهده هیئت مدیره واحد تجاری است.11 مسئولیت هیئت مدیره شامل تهیه و ارائه منصفانه صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابداری، طراحی، اعمال و حفظ کنترلهای داخلی لازم، و ارزیابی توانایی واحد تجاری به ادامه فعالیت است.11 علاوه بر ارائه، تصویب صورتهای مالی شرکت نیز بر عهده هیئت مدیره میباشد.9 هیئت مدیره باید با مدیر مالی برای تدوین بودجه همکاری کرده و از وجود کنترلهای مناسب برای جریانهای مالی اطمینان حاصل کند و همچنین صورتهای مالی سازمان را بررسی نماید.21 تصویب بودجهها و نظارت بر امور مالی شرکت، و ارائه گزارشهای مالی دورهای به سهامداران و بازرسان از دیگر وظایف هیئت مدیره است.22
یک هیئت مدیره فعال و با سواد مالی، با ایجاد چالش و نظارت قوی بر مدیریت، کیفیت و قابلیت اتکای گزارشگری مالی را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. نقش هیئت مدیره منفعل نیست. "نظارت و کنترل" آنها 22 و "بررسی گزارشهای ارائه شده از سوی مدیران" 21، مستلزم پرسشگری و بررسی دقیق است.
مسئولیت هیئت مدیره در قبال یکپارچگی گزارشگری مالی، به طور جداییناپذیری با وظیفه گستردهتر آن یعنی حفاظت از منافع سهامداران مرتبط است. گزارشگری دقیق برای این حفاظت، امری بنیادین است. سهامداران برای ارزیابی عملکرد و نحوه مدیریت سرمایهگذاری خود به صورتهای مالی اتکا میکنند.
اثربخشی نظارت هیئت مدیره به شدت به استقلال آن از مدیریت و کیفیت اطلاعاتی که دریافت میکند، وابسته است. اگر هیئت مدیره تحت سلطه اعضای داخلی باشد یا به اطلاعات بدون فیلتر دسترسی نداشته باشد، توانایی آن برای ارائه نظارت عینی به خطر میافتد. وجود کمیته حسابرسی، اغلب با اعضای مستقل 13، مکانیزمی برای افزایش این استقلال و جریان اطلاعات است.
ب. کمیته حسابرسی: ارتقای کیفیت گزارشگری و ارتباط با حسابرسان
کمیته حسابرسی، به عنوان زیرمجموعهای از هیئت مدیره، نقشی تخصصی و حیاتی در نظارت بر فرآیند گزارشگری مالی، سیستم کنترلهای داخلی و ارتباط با حسابرسان داخلی و خارجی ایفا میکند.
مسئولیتهای کلیدی کمیته حسابرسی عبارتند از:
- نظارت بر فرآیند گزارشگری مالی: بررسی یکپارچگی صورتهای مالی و هرگونه اطلاعیه رسمی مربوط به عملکرد مالی پیش از ارائه به هیئت مدیره.3
- پایش کنترلهای داخلی: نظارت بر اثربخشی سیستمهای کنترل داخلی شرکت، شامل کنترلهای فناوری اطلاعات و مدیریت ریسک.3
- نظارت بر عملکرد حسابرسی داخلی: پایش و بررسی اثربخشی عملکرد حسابرسی داخلی.3
- نظارت بر حسابرسان خارجی: ارائه توصیه در مورد انتصاب، انتصاب مجدد و عزل حسابرسان خارجی؛ تصویب حقالزحمه و شرایط قرارداد آنها؛ بررسی و پایش استقلال، عینیت و اثربخشی آنها.3
- بررسی یافتههای حسابرسی: گفتگو با حسابرسان خارجی در مورد ماهیت و دامنه حسابرسی و تعهدات گزارشگری پیش از شروع حسابرسی، و بررسی هرگونه یافته بااهمیت.
- حصول اطمینان از انطباق: پایش انطباق با الزامات قانونی و مقرراتی مرتبط با گزارشگری مالی.12
هدف از تشکیل کمیته حسابرسی، کمک به ایفای مسئولیت نظارتی هیئتمدیره جهت کسب اطمینان از سلامت گزارشگری مالی، اثربخشی فرآیندهای نظام راهبری، مدیریت ریسک و کنترلهای داخلی، و اثربخشی حسابرسی داخلی است.12 از جمله وظایف این کمیته، نظارت بر فرآیند گزارشات مالی، فعالیتهای حسابرسی و کنترلهای داخلی میباشد.13 کمیته حسابرسی با نظارت بر گزارشات مالی، اطمینان حاصل میکند که این گزارشات بهموقع و قابل اعتماد هستند و استانداردهای حسابداری و سایر مقررات مربوطه در آنها رعایت شده است.13
یک کمیته حسابرسی کارآمد، متشکل از اعضای با سواد مالی و مستقل، به عنوان یک عامل بازدارنده قدرتمند در برابر گزارشگری مالی نادرست عمل کرده و اعتبار صورتهای مالی شرکت را افزایش میدهد. نظارت متمرکز کمیته حسابرسی 12، محیطی با بررسی دقیقتر ایجاد میکند. مدیریت میداند که گزارشات مالی و کنترلهای داخلی آنها توسط افراد مستقل و با تخصص مالی به دقت بررسی خواهد شد.13
کمیته حسابرسی به عنوان یک حلقه ارتباطی حیاتی بین هیئت مدیره، مدیریت، حسابرسان داخلی و حسابرسان خارجی عمل میکند و رویکردی جامعتر و یکپارچهتر به راهبری مالی را تسهیل مینماید. این کمیته با تمامی این طرفها جلسه برگزار میکند، گزارشات حسابرسان داخلی و خارجی را بررسی کرده 12 و مسائل را با مدیریت در میان میگذارد.
ایجاد و توانمندسازی کمیته حسابرسی، یک شاخص کلیدی از تعهد شرکت به راهبری شرکتی قوی و گزارشگری مالی شفاف است و اغلب برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی میباشد. نهادهای نظارتی و بورسهای اوراق بهادار غالباً شرکتهای پذیرفته شده را ملزم به داشتن کمیته حسابرسی میکنند.13
V. اطمینانبخشی مستقل: نقش حسابرسان
الف. حسابرسان داخلی: ارزیابی و بهبود کنترلها و فرآیندهای داخلی
حسابرسان داخلی، خدمات اطمینانبخشی و مشاوره مستقل و عینی را با هدف ارزشآفرینی و بهبود عملیات سازمان، از جمله اثربخشی کنترلهای داخلی آن بر گزارشگری مالی، ارائه میدهند.
مسئولیتهای کلیدی حسابرسان داخلی عبارتند از:
- ارزیابی کنترلهای داخلی: سنجش طراحی و اثربخشی عملیاتی کنترلهای داخلی، از جمله کنترلهای مرتبط با گزارشگری مالی.1
- ارزیابی فرآیندهای مدیریت ریسک: بررسی فرآیندهای مدیریت ریسک شرکت.12
- حصول اطمینان از انطباق: تأیید انطباق با قوانین، مقررات، سیاستها و رویهها.14
- حسابرسی عملیاتی: ارزیابی کارایی و اثربخشی عملیات.14
- شناسایی ضعفها و توصیه برای بهبود: شناسایی ضعفهای کنترلی، ناکارآمدیهای عملیاتی و موارد عدم انطباق، و ارائه توصیه برای اقدامات اصلاحی.14
- پشتیبانی از کشف و پیشگیری از تقلب: کمک به کشف و پیشگیری از تقلب، اگرچه این نقش اصلی آنها نیست.15
- گزارشدهی به مدیریت و کمیته حسابرسی: انتقال یافتهها و توصیهها به مدیریت و کمیته حسابرسی.12
حسابرسی شامل مرحله اول توسط حسابداران داخلی شرکت است.1 وظیفه اصلی حسابرسان داخلی، نظارت بر روند عملیات داخلی و اطمینان از ایجاد فرآیندهای کنترلی مؤثر در سازمان است.14 بدون حسابرسی داخلی، پیشگیری از اشتباهات مالی و ضرر و زیان احتمالی ناممکن است و اهداف آن شامل بهبود فرآیند نظارت مالی، حفاظت از داراییها و بررسی صحت گزارشهای مالی شرکت میباشد.15 مسئولیت حسابرسان داخلی شامل ارزیابی و نظارت بر فرآیندها و کنترلهای داخلی و ارائه پیشنهادات برای بهبود عملکرد است.14
یک واحد حسابرسی داخلی قوی و مستقل، به عنوان یک سیستم هشدار اولیه برای مسائل بالقوه گزارشگری مالی و نواقص کنترلی عمل میکند و امکان اقدام اصلاحی را پیش از تشدید مشکلات یا تأثیر بر گزارشگری خارجی فراهم میآورد. حسابرسان داخلی به عنوان "نمایندهای از داخل موسسه" 14، بررسیهای مستمری انجام میدهند. نقش آنها در "تشخیص زودهنگام اشتباهات" 6 و "شناسایی هدررفت منابع مالی" 15 به این معناست که میتوانند مسائل را به صورت داخلی به مدیریت و کمیته حسابرسی گزارش دهند و امکان اصلاح بهموقع را فراهم کنند.
ارزش حسابرسی داخلی فراتر از بررسی صرف انطباق است؛ این واحد با ترویج کارایی، اثربخشی و مدیریت ریسک بهتر، به بهبود کلی سازمان کمک میکند که به طور غیرمستقیم از یکپارچگی گزارشگری مالی حمایت مینماید. اشاراتی به "ارتقاء کارایی و کارآمدی سیستمها و فرآیندهای سازمانی" و "بهبود عملکرد" در منابع 14، این موضوع را تأیید میکند.
استقلال و عینیت واحد حسابرسی داخلی برای اثربخشی آن بسیار مهم است. گزارشدهی مستقیم به کمیته حسابرسی یا هیئت مدیره، به جای گزارشدهی صرف به مدیریتی که تحت حسابرسی قرار دارد، امری حیاتی است. حسابرسان داخلی، گرچه در استخدام سازمان هستند، اما باید مستقل از دوایر مورد رسیدگی باشند و به همین دلیل اغلب مستقیماً به کمیته حسابرسی یا هیئت مدیره گزارش میدهند.23
ب. حسابرسان خارجی: تأیید و اظهارنظر مستقل
حسابرسان خارجی، اظهارنظری مستقل و عینی در مورد اینکه آیا صورتهای مالی یک شرکت، از تمام جنبههای بااهمیت، طبق چارچوب گزارشگری مالی مربوطه، به نحو مطلوب ارائه شده است یا خیر، ارائه میدهند.
مسئولیتهای کلیدی حسابرسان خارجی عبارتند از:
- حسابرسی مستقل: انجام حسابرسی صورتهای مالی طبق استانداردهای حسابرسی.1
- اظهارنظر: صدور گزارش حسابرسی که حاوی اظهارنظر در مورد مطلوبیت ارائه صورتهای مالی است.11
- ارزیابی ریسک تحریف بااهمیت: شناسایی و ارزیابی ریسکهای تحریف بااهمیت در صورتهای مالی، اعم از ناشی از تقلب یا اشتباه.
- آزمون کنترلهای داخلی (در ارتباط با حسابرسی): شناخت و آزمون کنترلهای داخلی شرکت بر گزارشگری مالی تا حدی که برای برنامهریزی حسابرسی ضروری است.14
- جمعآوری شواهد حسابرسی: کسب شواهد حسابرسی کافی و مناسب برای پشتیبانی از اظهارنظر حسابرسی.
- ارتباط با مدیریت و کمیته حسابرسی: گزارش یافتههای بااهمیت، نواقص کنترلی و سایر موارد مربوطه به مدیریت و کمیته حسابرسی.12
حسابرسی در مرحله دوم توسط حسابرسان خارجی ماهر انجام میشود.1 حسابرسی مستقل توسط موسسه حسابرسی مستقل انجام شده و هدف آن ارائه نظر مستقل درباره صحت و اعتبار صورتهای مالی است.14 حسابرس باید ارزیابی کند که آیا صورتهای مالی، از تمام جنبههای بااهمیت، طبق الزامات چارچوب گزارشگری مالی مربوط تهیه شده است یا خیر.11 مسئولیت حسابرسان مستقل شامل بررسی صحت و قابل اعتماد بودن گزارشهای مالی، تأیید رعایت استانداردهای حسابداری و مقررات مالی، و ارائه نظر مستقل و معتبر است.14
یک حسابرسی خارجی مستقل، اطمینان حیاتی را به ذینفعان خارجی (سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، تنظیمکنندگان) در مورد قابلیت اتکای صورتهای مالی شرکت ارائه میدهد و در نتیجه، اعتماد را افزایش داده و عملکردهای بازار سرمایه را تسهیل میکند. "نظر مستقل و معتبر" حسابرس خارجی 14 به عنوان یک سیگنال معتبر در مورد کیفیت اطلاعات مالی عمل میکند.
فرآیند حسابرسی خارجی خود میتواند به طور غیرمستقیم منجر به بهبود کنترلهای داخلی و شیوههای گزارشگری مالی شرکت شود، زیرا حسابرسان اغلب نواقص را شناسایی کرده و به مدیریت و کمیته حسابرسی اطلاع میدهند. اگرچه هدف اصلی، اظهارنظر حسابرسی است، اما حسابرسان ملزم به درک کنترلهای داخلی و گزارش نواقص بااهمیت هستند.14
مسئولیت تهیه صورتهای مالی کاملاً بر عهده مدیریت است 11، نه حسابرس خارجی. نقش حسابرس، حسابرسی آن صورتهای مالی تهیهشده است. این تمایز برای استقلال حسابرس و اعتبار حسابرسی، اساسی است. اگر حسابرسان در تهیه صورتها دخیل بودند، اساساً کار خود را حسابرسی میکردند که استقلال آنها را به خطر میانداخت.
VI. چارچوب مقرراتی و استانداردها
الف. پایبندی به استانداردهای حسابداری (مانند IFRS، GAAP، استانداردهای ملی ایران)
کلیه واحدهای درگیر در گزارشگری مالی مسئول حصول اطمینان از این هستند که صورتهای مالی مطابق با استانداردهای حسابداری مربوطه تهیه شدهاند. این استانداردها زبان و قواعد مشترکی را برای گزارشگری مالی فراهم میکنند.
جنبههای کلیدی پایبندی به استانداردها:
- کاربرد الزامی: استانداردهای حسابداری (مانند IFRS برای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس در بسیاری از کشورها، GAAP ملی، استانداردهای حسابداری ایران) نحوه شناسایی، اندازهگیری، ارائه و افشای معاملات را تعریف میکنند.8 IFRS به طور دقیق مشخص میکند که شرکتها باید چگونه اسناد خود را ثبت و هزینهها و درآمدهای خود را گزارش دهند.8
- مسئولیت تهیهکنندگان: مدیریت (مدیر ارشد مالی، کنترلر، دپارتمان حسابداری) مسئول درک و کاربرد صحیح این استانداردها است.1
- مسئولیت نظارتی: هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر کاربرد این استانداردها توسط مدیریت نظارت میکنند.12
- نقش حسابرس: حسابرسان خارجی انطباق با این استانداردها را به عنوان بخشی از حسابرسی خود تأیید میکنند.11
- هدف استانداردها: تضمین شفافیت، قابلیت مقایسه، ثبات رویه و قابلیت اتکای گزارشگری مالی.8
- بستر ایران: اشاره خاص به استانداردهای حسابداری ایران و حرکت به سمت IFRS برای شرکتهای خاص.17 به عنوان مثال، طبق الزامات سازمان بورس و اوراق بهادار ایران، ناشران بزرگ پذیرفتهشده در بورس از سال 2015 میلادی ملزم به تهیه صورتهای مالی تلفیقی خود بر اساس IFRS شدهاند.24 همچنین، تفاوتهایی بین IFRS و استانداردهای ایران وجود دارد؛ مثلاً در IFRS ارائه صورت تغییرات حقوق صاحبان سرمایه الزامی است، در حالی که در استاندارد حسابداری ایران چنین صورتی وجود ندارد.17
کاربرد یکنواخت استانداردهای حسابداری با کیفیت بالا، پیشنیاز دستیابی به قابلیت مقایسه بین شرکتها است که برای تصمیمگیری سرمایهگذاران و تخصیص کارآمد سرمایه ضروری است. اگر شرکتها از قواعد حسابداری متفاوتی برای معاملات مشابه استفاده کنند، صورتهای مالی آنها قابل مقایسه معنادار نخواهد بود.
پذیرش استانداردهای بینالمللی مانند IFRS توسط کشورهایی نظیر ایران 24، نشاندهنده حرکت به سمت یکپارچگی اقتصادی جهانی و تمایل به جذب سرمایهگذاری خارجی از طریق افزایش شفافیت و اعتبار است. سرمایهگذاران خارجی با سرمایهگذاری در بازارهایی که گزارشگری مالی آنها مبتنی بر استانداردهای قابل فهم و قابل اعتماد است، احساس راحتی بیشتری میکنند.24
مسئولیت پایبندی به استانداردها فقط مربوط به انطباق فنی نیست، بلکه شامل قضاوت حرفهای نیز میشود، به ویژه در زمینههایی که استانداردها امکان انتخاب جایگزینها را میدهند یا نیازمند برآورد هستند. این امر بر صلاحیت و اخلاق تهیهکنندگان و حسابرسان تأکید ویژهای دارد.
ب. تعهدات قانونی و مقرراتی (مانند قانون تجارت، مقررات بورس اوراق بهادار در ایران)
شرکتها و مدیران آنها از نظر قانونی مسئول رعایت قوانین و مقررات مختلف حاکم بر گزارشگری مالی، افشا و راهبری شرکتی هستند.
جنبههای کلیدی تعهدات قانونی و مقرراتی:
- قانون تجارت: الزامات پایهای برای نگهداری سوابق، تهیه و ارائه صورتهای مالی را مشخص میکند.
- مقررات بورس اوراق بهادار (برای شرکتهای پذیرفتهشده): الزامات افشای دقیقتر و بهموقعتری را تحمیل میکند، از جمله گزارشات مالی دورهای، افشای رویدادهای بااهمیت و پایبندی به آییننامههای راهبری شرکتی.26
- مقررات خاص صنعت: برخی صنایع (مانند بانکداری، بیمه) ممکن است الزامات گزارشگری خاص اضافی داشته باشند.
- مجازاتهای عدم انطباق: عدم رعایت میتواند منجر به جریمه، اقدامات قانونی علیه شرکت و مدیران آن، و آسیب به اعتبار شود.26
- نقش نهادهای نظارتی: سازمانهایی مانند سازمان بورس و اوراق بهادار در ایران بر انطباق شرکتهای پذیرفتهشده نظارت میکنند.26
طبق ماده 42 قانون بازار اوراق بهادار ایران، ناشر اوراق بهادار موظف است صورتهای مالی را طبق مقررات قانونی، استانداردهای حسابداری و گزارشدهی مالی و آییننامهها و دستورالعملهای اجرایی که توسط سازمان بورس ابلاغ میشود، تهیه کند.26 دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبت شده نزد سازمان بورس نیز ناشران را مکلف میکند اطلاعات موضوع دستورالعمل را در مهلت مقرر و مطابق فرمهای مورد نظر سازمان، به سازمان ارسال و همزمان جهت اطلاع عموم منتشر نمایند.29 الزامات دقیقی نیز برای شرکتهای کارگزاری توسط سازمان بورس تعیین شده است.28
یک چارچوب نظارتی قوی و اجرای فعال آن توسط نهادهایی مانند سازمان بورس، برای حفظ اعتماد سرمایهگذاران و یکپارچگی بازار حیاتی است. مقررات ضعیف یا اجرای ناکافی میتواند منجر به عدم انطباق گسترده و از بین رفتن اعتماد شود.
چشمانداز قانونی و مقرراتی برای گزارشگری مالی پویا بوده و دائماً در پاسخ به تحولات بازار، بحرانهای مالی و ریسکهای نوظهور در حال تغییر است. این امر شرکتها و متخصصان را ملزم به بهروزرسانی مداوم دانش خود میکند.
مسئولیت انطباق قانونی و مقرراتی در گزارشگری مالی در نهایت بر عهده هیئت مدیره و مدیریت ارشد است که میتوانند در قبال نقضهای بااهمیت، شخصاً مسئول شناخته شوند. ماده 47 قانون بازار اوراق بهادار ایران به مجازات اشخاصی که اطلاعات خلاف واقع یا مستندات جعلی ارائه دهند، اشاره دارد 26، که نشاندهنده پاسخگویی در سطوح بالا است.
VII. تأثیرات زمینهای بر مسئولیتهای گزارشگری
الف. تأثیر اندازه و ساختار شرکت (شرکتهای کوچک، متوسط، بزرگ - SMEها در مقابل شرکتهای بزرگ)
تخصیص و رسمیت مسئولیتهای گزارشگری مالی اغلب با اندازه و پیچیدگی سازمان به طور قابل توجهی متفاوت است.
تفاوتهای کلیدی بر اساس اندازه شرکت:
- شرکتهای کوچک: معمولاً کارکنان مالی کمتری دارند؛ صاحبان-مدیران ممکن است بسیاری از وظایف مالی را انجام دهند. کنترلهای داخلی کمتر رسمی هستند. ممکن است از استانداردهای حسابداری سادهشده استفاده کنند (مانند IFRS برای SMEها).19 نتایج پژوهشها دیدگاه جدیدی در رابطه با طراحی و استقرار کنترلهای داخلی در شرکتهای کوچک ارائه میدهد.31 استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی برای واحدهای کوچک و متوسط (IFRS for SMEs) به عنوان نسخهای سادهشده با هدف پاسخگویی به نیازهای شرکتهای خصوصی و کاهش بار مسئولیت گزارشگری مالی در این شرکتها تدوین شده است.32
- شرکتهای متوسط: ممکن است یک حسابدار یا تیم مالی کوچک، و احتمالاً یک کنترلر داشته باشند. فرآیندها ساختاریافتهتر هستند اما شاید مجموعه کاملی از نقشهای تخصصی موجود در شرکتهای بزرگ را نداشته باشند.31
- شرکتهای بزرگ: دارای دپارتمانهای مالی تخصصی (حسابداری، خزانهداری، مالیات، حسابرسی داخلی)، مدیر ارشد مالی و کنترلر متخصص، کمیته حسابرسی رسمی، سیستمهای کنترل داخلی پیچیدهتر، و مشمول الزامات گزارشگری و حسابرسی سختگیرانهتر، به ویژه اگر در بورس پذیرفته شده باشند.20 الزامات سازمان بورس برای تهیه صورتهای مالی تلفیقی توسط ناشران بزرگ بر اساس IFRS، ساختار گزارشگری آنها را تحت تأثیر قرار داده است.24
با رشد شرکتها، نیاز به تخصص و رسمیت بخشیدن به نقشها و کنترلهای گزارشگری مالی به نسبت افزایش حجم و پیچیدگی معاملات و برای کاهش ریسکهای فزاینده، افزایش مییابد. یک کسبوکار کوچک ممکن است امور مالی خود را با حسابداری ساده مدیریت کند. اما با گسترش کسبوکار، این روش دیگر کارآمد نخواهد بود و نیاز به نقشهای تخصصی و کنترلهای قویتر احساس میشود.
شرکتهای کوچکتر ممکن است به دلیل محدودیت منابع (پرسنل ماهر کمتر، سرمایهگذاری کمتر در سیستمها) در دستیابی به گزارشگری مالی با کیفیت بالا با چالشهای بیشتری مواجه شوند، حتی اگر مسئولیت بنیادین برای دقت همچنان پابرجا باشد. این امر میتواند بر دسترسی آنها به منابع مالی و پتانسیل رشدشان تأثیر بگذارد.
صرفنظر از اندازه، اصول پاسخگویی برای گزارشگری مالی پابرجا هستند. حتی در یک شرکت تکنفره، آن فرد مسئول است. تفاوت در توزیع و رسمیت این مسئولیتها است، نه وجود آنها.
ب. ملاحظات مربوط به واحدهای دولتی در مقابل خصوصی
شرکتهای پذیرفتهشده در بورس معمولاً با الزامات گزارشگری مالی سختگیرانهتر، نظارت عمومی بیشتر و سازوکارهای نظارتی گستردهتری در مقایسه با شرکتهای خصوصی مواجه هستند، که این به دلیل پاسخگویی آنها به سهامداران عمومی و بازارهای سرمایه است.
تفاوتهای کلیدی بین واحدهای دولتی و خصوصی:
- نظارت قانونی: شرکتهای دولتی (عمومی) تحت نظارت نهادهای تنظیمکننده اوراق بهادار (مانند سازمان بورس در ایران) قرار دارند و باید از قوانین افشای دقیق پیروی کنند.26
- تناوب و جزئیات گزارشگری: اغلب ملزم به گزارشگری مکررتر (مثلاً سهماهه) و با جزئیات بیشتر هستند.26
- الزامات حسابرسی: معمولاً مشمول حسابرسیهای الزامی توسط حسابرسان خارجی مستقل، اغلب با استانداردهای حسابرسی سختگیرانهتر هستند.
- راهبری شرکتی: احتمال بیشتری دارد که ساختارهای هیئت مدیره رسمی، مدیران مستقل و کمیتههای حسابرسی داشته باشند.12
- پایگاه ذینفعان: به طیف وسیعتری از سرمایهگذاران عمومی پاسخگو هستند.
- شرکتهای خصوصی: الزامات گزارشگری الزامی کمتری دارند (مگر اینکه تعهدات خاص وام یا توافقنامههای سرمایهگذار وجود داشته باشد). گزارشگری عمدتاً برای مالکان، مدیریت و مقامات مالیاتی است.38
- واحدهای دولتی/بخش عمومی (ایران): دارای مجموعه استانداردهای حسابداری و اهداف گزارشگری خاص خود هستند که اغلب بر پاسخگویی عمومی و استفاده از بودجه عمومی متمرکز است.39 شرکتهای دولتی در ایران به شکل سهامی ثبت میشوند ولی حسابرسی و بازرسی در آنها توسط سازمان حسابرسی انجام میشود.38 استانداردهای حسابداری بخش عمومی ایران، الزامات متعددی برای گزارشگری مالی واحدهای دولتی تعیین میکند که هدف اساسی آن کمک به بخش عمومی برای ایفای وظیفه پاسخگویی در مقابل مردم است.39
افزایش بار قانونی و نظارت عمومی بر شرکتهای دولتی، انگیزه قویتری برای کنترلهای داخلی قوی، فرآیندهای گزارشگری مالی دقیق و نظارت جامع ایجاد میکند تا از تحریمهای قانونی، آسیب به اعتبار و از دست دادن اعتماد سرمایهگذاران جلوگیری شود.
شیوههای گزارشگری مالی شرکتهای دولتی اغلب به عنوان یک معیار یا "بهترین رویه" عمل میکند که میتواند بر کیفیت گزارشگری در بخش خصوصی تأثیر بگذارد، به ویژه برای شرکتهایی که قصد ورود به بورس یا جذب سرمایهگذاری خارجی را دارند.
برای شرکتهای دولتی یا واحدهای بخش عمومی، مفهوم "دقت" در گزارشگری مالی اغلب نه تنها به صحت مالی، بلکه به نشان دادن پاسخگویی برای استفاده از بودجه عمومی و دستیابی به اهداف خدمات عمومی نیز مرتبط است، که میتواند با انگیزه سود یک شرکت خصوصی تفاوت قابل توجهی داشته باشد. تأکید بر "پاسخگویی عمومی" و ارزیابی "کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی مصرف منابع" 39 به این معناست که گزارشات مالی آنها باید اطلاعات مرتبط با این اهداف غیرانتفاعی را ارائه دهد.
VIII. نتیجهگیری: یک اکوسیستم مشارکتی برای شفافیت مالی
مسئولیت تهیه و ارائه گزارشات مالی دقیق، به یک فرد یا دپارتمان خاص محدود نمیشود، بلکه یک مسئولیت مشترک و بههمپیوسته در سراسر یک اکوسیستم مشارکتی است. هر نقش، از حسابدار گرفته تا هیئت مدیره، بخش حیاتی در تضمین یکپارچگی و قابلیت اتکای اطلاعات مالی ایفا میکند.
مروری بر نقشهای کلیدی و وابستگیهای متقابل:
- تهیهکنندگان (حسابداری، کنترلر مالی) شالوده و اساس کار را بنا مینهند.
- مدیریت ارشد (مدیر ارشد مالی، مدیر عامل) جهتگیری استراتژیک و پاسخگویی نهایی داخلی را فراهم میکنند.
- نهادهای راهبری (هیئت مدیره، کمیته حسابرسی) نظارت را ارائه داده و همسویی با منافع ذینفعان را تضمین میکنند.
- حسابرسان (داخلی، خارجی) اطمینانبخشی مستقل را ارائه میدهند.
- تمامی این اجزا در چارچوبی از استانداردها و مقررات فعالیت میکنند.
تأکید بر عوامل کلیدی موفقیت:
- "جو اخلاقی قوی در رأس سازمان" که صداقت و یکپارچگی را ترویج دهد.
- واحدهای مالی و حسابداری با صلاحیت و منابع کافی.
- کنترلهای داخلی قوی و کاربرد مداوم آنها.
- راهبری شرکتی مؤثر و نظارت مستقل.
- پایبندی به استانداردهای حسابداری با کیفیت بالا و الزامات قانونی.
- ارتباط شفاف و همکاری بین تمامی طرفین.
دستیابی به گزارشگری مالی دقیق، یک فرآیند مستمر است که نیازمند هوشیاری دائمی، انطباق با محیطهای در حال تغییر، و تعهد از سوی تمامی مشارکتکنندگان برای پاسداشت اصول شفافیت و پاسخگویی است.
اکوسیستم گزارشگری مالی به مثابه زنجیرهای است که استحکام کل آن به ضعیفترین حلقه بستگی دارد. نقص در یک بخش (مثلاً ورود داده ضعیف، کنترلهای داخلی ناکارآمد، استقلال به خطر افتاده حسابرس، نظارت هیئت مدیره ناکافی) میتواند تلاشهای سایر طرفین را تضعیف کند. این وابستگی متقابل به این معناست که تمامی بخشها باید به طور مؤثر عمل کنند.
مسئولیتها و فرآیندهای تضمین گزارشگری مالی دقیق، ایستا نیستند؛ آنها باید در پاسخ به تغییرات در محیط کسبوکار، فناوری، استانداردهای حسابداری و انتظارات قانونی تکامل یابند. مدلهای کسبوکار جدید، ابزارهای مالی پیچیده، تهدیدات امنیت سایبری و استانداردهای در حال تحول، چارچوبهای گزارشگری موجود را به طور مداوم به چالش میکشند. تمامی طرفهای مسئول باید سازگار بوده و به یادگیری مستمر و بهبود فرآیند متعهد باشند. به عنوان مثال، اشاره به "مدیریت نرمافزارهای حسابداری" 1 و استفاده از "هوش مصنوعی" توسط مدیران مالی 19، نشاندهنده این تکامل فناورانه است.